About Me

My photo
باری اگر روزی کسی از من بپرسد:چندی که بر روی زمین بودی چه کردی؟من پیش رویش می گشایم دفترم را.گریان و خندان بر می افرازم سرم را.آنگاه میگویم که بذری نوفشانده ست.تا بشکفد تا بر دهد بسیار مانده ست فریدون مشیری

Monday, April 13, 2009

بعد از امشب

بعد از امشب من نمي ماند ز من
بعد از اين جاني نمي ماند به تن
رفتنت را اين سكوتم پاسخ است
شعرهايم بي تو ميپوشد كفن
ياد باد آن روزگاران ياد باد
با تو هر دم بر لبانم صد سخن
با تو تا بودم خوشي پايان نداشت
خانه دل داشت عطر ياسمن
امشب اما آن همه غوغا چه شد؟
از در آمد اين غم غوغا شكن
رفتي ودر سرزمين آرزو
مانده ام تنها خودم با خويشتن
بعد از امشب جان و تن را غصه شد
همدمي نزديكتر از پيرهن

No comments: