About Me

My photo
باری اگر روزی کسی از من بپرسد:چندی که بر روی زمین بودی چه کردی؟من پیش رویش می گشایم دفترم را.گریان و خندان بر می افرازم سرم را.آنگاه میگویم که بذری نوفشانده ست.تا بشکفد تا بر دهد بسیار مانده ست فریدون مشیری

Tuesday, August 25, 2009

جهنم

شمارش معکوس
امید رو به زوال
جهنم کابوس
شد این بهشت خیال
دلم چه لرزان است
چو خانه ای بر آب
تمام هستی من
توهمی ز سراب
تمام قصه دل
حدیث مرگ و شکست
دل تو جنس بهار
دل من از این دست
تو آن نسیم خوشی
که جا نمیماند
ز غصه های دلم
غمی نمیداند
من آن شکسته پرم
که مانده از پرواز
به ماتمی شده کوک
به هر عزا زده ساز
شمارش معکوس
تو میروی فردا
از این خمار تو صبح
تنی ست مانده به جا

No comments: