من از تو سهم دارم
به قدر عشق پاكي
كه از تو در دلم هست
به قدر آرزو، نه
به قدر اشكهايم
من از تو سهم دارم
به حد اين نيازم
كه باختم تمامه
من و منيتم را
مني كه پاكبازم
نفس چو باشد از تو
به حد زنده ماندن
نياز دم به دم، دم
من از تو سهم دارم
درد مدام و مرهم
زخم عميق و درمان
خاك به نور خورشيد
چشمه به ابر و باران
من به تو نازنينم
تو را نياز دارم
دل نتوانم هرگز
از عشق تو باز دارم
ماه مني و بي تو
زندگيم سياه است
بي تو غريب و زارم
من از تو سهم دارم
No comments:
Post a Comment