About Me

My photo
باری اگر روزی کسی از من بپرسد:چندی که بر روی زمین بودی چه کردی؟من پیش رویش می گشایم دفترم را.گریان و خندان بر می افرازم سرم را.آنگاه میگویم که بذری نوفشانده ست.تا بشکفد تا بر دهد بسیار مانده ست فریدون مشیری

Thursday, April 4, 2013

سیزده به در

بي همگان به در شود
بي تو به در نميشود
عمر به راه عشق تو
رفته، هدر نميشود
سيزده است و باز من
هر چه كه آرزو كنم
عشق و اميد و بخت خوش
بي تو ثمر نميشود
ماهي خون به دل منم
آب تويي، بدون تو
مرگ به كنج تنگ غم
سهل مگر نميشود؟
زرد اگرچه صورتم
سرخ اگرچه اين دو چشم
مس كه به جز حديث عشق
لايق زر نميشود
سبزه چشم مست تو
خورده به چشم من 'گره'
كور شوم ز سيل اشك
'محكم' اگر نميشود


No comments: