About Me

My photo
باری اگر روزی کسی از من بپرسد:چندی که بر روی زمین بودی چه کردی؟من پیش رویش می گشایم دفترم را.گریان و خندان بر می افرازم سرم را.آنگاه میگویم که بذری نوفشانده ست.تا بشکفد تا بر دهد بسیار مانده ست فریدون مشیری

Wednesday, October 27, 2010

باغبون

گفتی پائیز که بیاد
با خودش قشنگی همراه میاره
با خودم فکر کردم اما
واسه من همیشه پائیز
از زمین و آسمون غم میباره
شاید امسال بشه با تو باز بهاری موند تو پائیز
تو که با دستای پر سخاوتت
من سرما زده رو دوباره پیوند زدی
تا شکفتنم رو دیدی
به من عاشقونه لبخند زدی
وقتی تو هجوم غصه ها من از ساقه شکستم
باغبونم تو شدی و از نو تو باغچه نشستم
تو باشی هوای ابری
دل گرفتن که نداره
تا میتابی مثل خورشید
میدرخشی چون ستاره
با تو شاید بتونم
ترس پائیزیمو بسپرم به باد
گمشده شادیمو پیدا کنم و
دیگه فصل خشکیدن یادم نیاد
میشه با تو حتی تو پائیز سرد
عاشق شد و جوونه زد
قلم و کاغذو آشتی داد
یه عمر حرفای عاشقونه زد

No comments: