حالا که من خواستم تو خواستی و
خدام انگار میخواد
بیا با هم آواز عشقو سر بدیم
از راز دوست داشتن هم
حتی به پروانه و گل خبر بدیم
کبوتر عشق که نشسته روی سقف خونمون رو پر ندیم
با هم دمی رو هم غنیمت بدونیم
لحظه ها رو هدر ندیم
من و توئی رو ما کنیم
خوشبختی دور نیست اگه اونو ما دو تا صدا کنیم
باید کنار هم بهارمون بمونه موندگار
مشتی خاکستر بمونه از فصل غصه یادگار
شب شد دوباره آسمون
ستاره های پولکیش
روشن شد از نقره حریر نور مهتاب
دلم دوباره از شوق رسیدن تو بی تاب
شب ها خیالت آروم از چشام میاد و خوابو میچینه
دلم تو بیداری تو رو خواب میبینه
وسوسه های بوسه هاتو یاد مخمل نگات
با تب خواهش منو در بر میگیره
با یه دنیا آرزو چشمامو رو هم میذارم
روحم تا آسمون عشق پر میگیره
تو رویاهامم این دلم خواستنت از سر میگیره
سحر وضو با اشک چشمام میگیرم
تمومه تسبیح و دعام اسم توئه
میگم خدای عاشقا
قسم به پاکی بهار
برس به داد مبتلای بیقرار
از قرمزی گل سرخ باغچه رنگ بزن لبام
هدیه کن از قشنگی چهچه گنجیشکا صدام
مثال گلبرگ بنفشه صورتم رو تازه کن
به تنم لباسی از شمیم رازقی بدوز
منو واسه بغل .... اندازه کن
خدایا میدونی که ماه صورتش قبله و
این چشمای من قبله نماست
دیدن ماهم واسه من تنها دعاست
این خواهشام نه یه هوس
نه از هواهای تنه
اشک و مناجات سحر
این اوج عشق یه زنه
خدا خدای عاشقا
چی میشه عاشقم بشه؟
همیشه عاشق بمونه
ای کاش که مال من بشه
میتونه رویائی ترین
تعبیر فال من بشه
میتونه امسال باشه موندنی ترین فصل بهار
طلوع خوشبختی من لحظه برگشتن یار
No comments:
Post a Comment